بازيابی ايرانشهری

شوخی ای به نام رنسانس ایرانی و هیولائی که دارد زاده می شود! / کیخسرو آرش گرگین

چندی پیش جوانی بسیار ایران دوست تماس گرفت، برای دعوت به کنفرانسی در آمریکا، به نام رنسانس ایرانی؛ از آنجائی که کلا همانند سازی‌های سطحی و مد روز شده میان تاریخ اروپا با تاریخ ایران را امری گمراه کننده می دانم [در جاهایی همانندی‌های مثبتی هم هست، اما در زمانی

بیشتر بخوانید »

«در فواید اسید سولفوریک» – داعش و همگرایی تاریخی دمکراسی‌ها و ادیان ابراهیمی / کیخسرو آرش گرگین

تاریخ اسلام، و همیاری مسیحیت و یهودیت با او، تکرار می شود: پس از تجاوز و سر بریدن، نوبت جزیه هم رسیده است؛ سال‌ها شیعه‌های کمونیست و کمونیست‌های شیعه و سکولارهای مسلمان و مسلمان‌های سکولار، در کل، جُرجی عبدالله‌های میهنی، به ما می گفتند زرتشتیان با آغوش باز به پیشواز

بیشتر بخوانید »

پرسشی به نام عراق و اشتباه مشترک شاه و جمهوری اسلامی / کیخسرو آرش گرگین

یکی از بزرگ ترین خطاهای شاه نجنگیدن با صدام حسین و خالی کردن پشت کردها بود؛ واقعیت این است که حتا بیش از خطا بود، یک خیانت ناسیونالیستی بود به مفهوم ایرانشهر؛ چه بسا ناسازه به نگر آید: خیانت ناسیونالیستی به ایرانشهر؛ اما اینگونه نیست؛ ناسیونالیسم ایرانی، همواره سدی بوده

بیشتر بخوانید »

ایران و اسرائیل، تضادی تاریخی / کیخسرو آرش گرگین

شکی نیست که در نهایت، بهائیت، اسلام، و مسیحیت، فرزندان سه گانه‌ی یهودیت با یکدیگر به همنگری و همرائی می رسند؛ یهودیت هیچگاه اسلام و بهائیت را به سود آئین زرتشت رها نمی کند؛ نه تنها رها نمی کند، بلکه بنا بر گوهر اش، در کنار بهائیت و اسلام، و

بیشتر بخوانید »

خطاهای استراتژیک رضا پهلوی، نامه ی سوم: بی مهری به هواداران

برخورد شاهزاده رضا پهلوی با هوداران اش برخوردی است مبتنی بر مهر و کین، که هر چه می گذرد، بر کفه ی کین اش می افزاید و از گرانی مهر اش می کاهد. هوداران پادشاهی، که در بن بستی تاریخی و احساسی به سر می برند و به عنوان گروگان

بیشتر بخوانید »

در نکوهش مدرنیته / کیخسرو آرش گرگین

آیا با پیروزی مدرنیته انسان نیز دچار یک جهش کاربردی و تبدیل به ویروس طبیعت شده است؟ روشنفکران، به عنوان پیامبران مدرنیته و شریکان و هنبازان آگاه همه‌ی جنایاتی که به دست مدرنیته رخ داده است، یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب فرهنگی و روحی خود را دست یافتن به «فردیت»

بیشتر بخوانید »

نگاهی به انکار مفهوم ایران و عدم اندیشه‌ی انتقادی در سنت روشنفکری / کیخسرو آرش گرگین

یکی از مفاهیم میانی روشنفکری ایرانی اندیشه انتقادی بوده است؛ اگر بر آن باشیم تا اندیشه انتقادی را خارج از تعارف های معمول اهل ترقی و اصحاب مدرنیته اندازه گیری کنیم (آیلرز فهم را ایرانی و عربی دخیل می دانست و از ریشه‌ی «ما»: اندازه گیری کردن؛ به سنج با

بیشتر بخوانید »