بازيابی ايرانشهری

زمان؛ رودخانه ای دوار (پیش در آمدی بر گفتارِ عبور از پهلوی) / نریوسنگ گشتاسب

قطارِ اسلام تاریخِ پساتازشِ ایران را به مثابه قطاری تصور کنید که بر روی ریلی در زمان، ریلی از جنس رعب و وحشت که از 1400 سال پیش در اندیشه و روان ایرانی کاشته شده، در حرکت است، محموله این قطار، اسلام است و هر بار در هر ایستگاهی (خلافت، سلسله یا پادشاهی) تنها راننده […]

کانون نویسندگان ایران باید پوزشن بخواهد، از ایران و از نویسندگی / کیخسرو آرش گرگین

تاریخ را نخبگان و سرامدان می سازند، مردم، توده، ویس، ائیریمن، خامه، دهیو، کاره، رم، پایرم، یا هر مفهوم دیگری را برای بازشناسی «همگان» برگزینیم، در شکل‌دهی تاریخ، یعنی آن چه که مغان ماهروز اش می نامیدند، همواره نقش پائین دست داشته و دارند. این پائین دستی، یک ارزش‌گذاری وجودی نیست؛ توصیف یک وضعیت است؛ […]