نخست بگذارید سخنان این روبسپیر مسلمان را در بارهی سه تن از اندیشمندان مهم عصر پهلوی بخوانیم، دربارهی محمد علی فروغی، صادق هدایت و علی دشتی:
فروغی سست عقیده ای عمله ظلم و هدایت فرویدیستی بورژوامنش و دشتی هوسرانی فرومایه و بی اعتقاد بودند.
این در حالی ست که یک موی هر یک از این سه تن نه فقط به او، که به کل تاریخ مبتنی بر دروغ و جنایت اسلام از محمد بن عبدالله تا محمد خاتمی می ارزد. کل اسلام که اگر ایران را از آن برون کشیم جز شاش شتر و شن داغ اش بازنخواهد ماند، به یک فصل توپ مرواری نمی ارزد، به راستی کسان چه فکر می کنند؟
باری، اینکه رسانهی چندش آور بی بی سی که در کنار شغل شرافتمندانهی تجزیهی ایران و تبدیل شدن به اتاق فکر تمامی متنفران از ایران و زرتشت، اینک نیز خود را تا سطح حسینهی ارشاد، یا همان تکیهی دیبا بالا کشیده است تا یک پله دو پله و دوان دوان به طبقهی هفتم دوزخ برسد، آری، اینکه چنین رسانه ای برای خود این رسالت چشم پوشی ناپذیر را نیز قائل شود که بلندگو جلوی سروش، برگزیدهی اهرمن و “روبسپیر” مسلمانها نهد تا مغ شیراز را نیز به همان گندی بیالاید که پیش از آن مغ بلخ را آلوده بود، نه، این، هیچ چیز افد و شگفتی نیست و از کسان نیز بیش از این بیوسا نتوان بود.
اما این که چرا این اصغر قاتل حوزهی فرهنگ را دار باید زد پاسخ اش ساده است: سروش با دانشگاههای ایرانزمین کاری کرد که مغول با نیشاپور. او تمامی چاههای آب دانش و قناتها معرفت را سنگ ریخت و سرچشمهها را آهک پاشید و گذرگاههای فکر و اندیشه را مسدود نمود. اگر خمینی گورستانهای کشور را آباد کرد، سروش دانشگاههای کشور را گورستان نمود. سترونی فکری ای که ما امروز در سطح گستردهی اجتماعی با آن روبروئیم، سترونی ای که بستر پدید آمدن فرانکن اشتاینهای هنرمندنما و نویسنده نما و شاعرنما و روزنامه نگارنمائی شده است که سالها نیاز خواهیم داشت تا ایشان و بی اخلاقی و بی تشخصی برنامه مندشان را مهار کنیم، بدون گیوتین تیز این چنگیزخان دوازده امامی و یاران مسلمان و جهود اش اش هرگز به وجود نمی آمد. او از جلادان بزرگ فرهنگ و هنر و دانش طی سدههای اخیر است، از بزرگترین ایشان. هم از این روست که در یک ایران آریائی، در ایرانی که شعار «ما آریائی هستیم عرب نمی پرستیم» تحقق حقوقی و فرهنگی یافته باشد، امری که صرفا با یک کودتای آریائی و نه با دیسکورس و گفتمان به دست آمدنی ست، بایسته است تا این موجود به گوهر پلید و در انواع پلشتی کم مانند را به دار کشید تا مافیای روشنفکری و جهان فاسد اسلام بدانند راه بابک و مازیار و سندباد و به آفرید همچنان پر پوینده است.