از اهداف عالیهی ترامپ یکی نیز تجزیهی کامل ایرانزمین است. این البته هدفی ست که تمامی جمهوری خواهان دنبال کرده اند و ترامپ، استثناء نیست. اگر دمکراتها، که در پلشتی و ایرانستیزی روی ضحاک را سفید کرده اند یک برتری بر جمهوری خواهان داشته باشند آن این است که تجزیهی ایران هدف اولیه شان نیست، یک ایران اسلام زده و از سوی مافیای روشنفکری مهار شده نیز کفایت شان می کند.
این که ترامپ نخستین سفر خارجی اش را به سرزمین محمد بن عبدالله می رود و در آن جا از سوی دوازده رهبر کشور عربی از او استقبال می شود یک معنی بیش ندارد: آماده کردن جبههی نبرد علیه ایران. بی شک گام دوم سفر اش نیز معنی دارد است: اسرائیل! مردک باید برود و به روسای اش گزارش بدهد. در سومین گام نیز به واتیکان می رود. به عبارت دیگر، ما می توانیم دور نخست سفرهای این موجود را نه سفر سیاسی، که زیارت سیاسی بنامیم. هر سه کیش اهرمنی جهودیت و مسیحیت و اسلام باید به گونه ای کوک شوند که برای مچاله کردن سرزمین زرتشت آماده باشند. این که خود آن سرزمین در اسارت مافیای جهودی اسلامی است گویا بسنده نمی کند، کسان جز به متلاشی شدن کامل کشور اهورامزدا خرسند نیستند.
جالب این جاست که پسرک مزدور رضا پهلوی و یک سری شیرخوارهی سیاسی این هیولای نارنجی را نماد آزادیخواهان جهان می دانند و می خواهند با کمک او انقلاب آمریکائی در کشور به پا کنند. تو گوئی سی و هشت سال نیست که از انقلاب آمریکائی گذشته است و نیمی از کابینهی روحانی پاسپورت آمریکائی در جیب دارند! حیف نان.