راینهارد باوم گارتن، رادیو آلمان:
“کوروش بزرگ، شاهی که امروز تبدیل به نماد اسلام ستیزی جوانان ایرانی شده است.”
***
در جمهوری اسلامی ایران مردمان بسیاری از اسلام حکومت مأیوس شده اند. ولی نقد این مسئله می تواند خیلی سریع مشکل آفرین شود. با این حال یکی از امکاناتی که برای بیان این نقد وجود دارد بازیابی فرهنگی و بازگشت به تاریخ ایران است، برای نمونه، بازیابی و بازگشت به کوروش بزرگ، شاهی که امروز تبدیل به نماد اسلام ستیزی جوانان ایرانی شده است.
«نویسنده: راینهارد باوم گارتن، دویچلند فونک (رادیو آلمان)، 3.1.2017»
***
“کوروش پدر ماست، ایران وطن ماست”، انبوه بزرگ مردم فریاد می زند. دهها هزار تن در پارساگرد (پاسارگاد)، در نیمروز رشته کوه زاگرس گرد هم آمده اند تا بر سر آرامگاه کوروش بزرگ ستایش خود را از بنیادگذار دودمان کهن هخامنشی به جای آورند. ولی ماجرا بسی فراتر از یک ستایش است.
“آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی شه”، تودهی مردم فریاد می زند، و این اشاره ای ست به فرمانفرمائی آخوندها در کشورشان. «گردهمائی در آرامگاه کوروش بسیاری را در دستگاه حکومتی به شدت به فکر واداشته است»، صادق زیبا کلام توضیح می دهد. زیباکلام استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران است و یکی از رهبران روشنفکران لیبرال ایران به شمار می رود.
*
“کوروش پدر ماست”
«حکومت نمی توانست تصور کند که جمعیتی 50 هزار تنی در آن جا گرد هم می آیند»، زیباکلام می گوید و می افزاید: «آنها، یعنی حکومتیها، در عین حال نمی توانند مسئولیت ماجرا را به گردن نیروهای خارجی چون آمریکا و یا صهیونیستها بیندازند.»
«کوروش پدر ماست، همه تیرههای ایرانی سربازان اوی اند»، یک کوروش-پرست به زبان عربی اعلام می کند. سپس به زبان پارسی می افزاید: «کردها از سنندج و کرمانشاه، آذریها از آذربادگان، عربها از خوزستان، اینها همه پرستندگان کوروش هستند.»
«چه کسی برای کوروش تبلیغ کرده است؟»، زیبا کلام می پرسد. او می گوید: «هیچ کتابی در بارهی او منتشر و خوانده نشده است. ولی با این حال کوروش به نماد انکار و رد رژیم بدل شده است.» آن چه که بر سر آرامگاه شاه هخامنشیِ سدهی ششم پیشاترسائی شنیده شد باعث گشت تا همهی زنگهای خطر نزد حاکمان اسلامی با بانگ بلند به صدا درآیند.
“ما آریائی هستیم، عرب نمی پرستیم”، جمعیت بر سر آرامگاه کوروش بزرگ فریاد می زند.
*
زیباکلام: «کوروش و اسلام هیچ چیز مشترکی ندارند.»
شاهنشاهیِِ نوپارسیِ ساسانی در سدهی هفتم پساترسائی رفته رفته از سوی سپاهیان عرب مغلوب شد. چندین دهه مقاومت خونبار از سوی ایرانیان رخ داد که با فجیع ترین اقدامات تنبیهی از سوی فاتحان مسلمان سرکوب گشت و سرانجام سرزمین پارس در قمست عمده اش اسلامی شد. از زمان انقلاب 1979 اسلام بیش از همیشه به ملاک عمل برای طبقهی حاکمه در کشور بدل گشته است.
«37 سال پیش، وقتی انقلاب شروع شد، کسی برای کوروش اهمیتی قائل نبود»، زیبا کلام توضیح می دهد و ادامه می دهد: «در واقع جامعهی امروز می بایست بسیار اسلامی و بسیار مؤمن شده باشد، چرا که این جا همه چیز اسلامی است: رهبری، رئیس جمهوری، مجلس، رسانههای دولتی، و دانشگاهها، همه چیز اسلامی است. ما دقیقا می دانیم که میان کوروش و اسلام هیچ فصل مشترکی وجود ندارد.»
کوروش دوم هخامنشی، شاه بزرگ و شاه شاهان نامیده می شود و این همان کسی ست که بلافاصله بعد از انقلاب می خواستند آرامگاه اش را با خاک یکسان کنند و نام و یاد اش را از خاطر ایرانیان بزدایند. اما هزاران ایرانی خود را جلو بولدوزرها انداختند و از این رویداد پیشگیری کردند. سپس مدتها سکوت بود و خاموشی مطلق. اینک اما، در زمان بحرانهای اقتصادی و اجتماعی خاطرهی بزرگی و شکوه کهن باز می گردد.
*
«سرخوردگی از اسلام»
«نسل دوم و سوم پس از انقلاب از اسلام مأیوس و سرخورده شده اند.»، زیبا کلام می گوید و این گونه ادامه می دهد: «آنها دنبال یک جایگزین اند. پاسخ برای نسل من اسلام بود. ولی جوانهای امروز به علت سرخوردگی و یأس شان از اسلام آنقدر جست و جو خواهند کرد تا یک چیز دیگر بیابند.»
“همش میگن کار خداست، هر چی بدیست از عرباست”، تودهی مردم شعار می دهد. اینها واژگانی هستند که در کشور ولایت فقیه حکم الحاد و کفر محض را دارند. «فقط یک اقلیت اند که این گونه شعار می دهند»، زیبا کلام اعتراف می کند. ولی واقعیت این است که این اقلیت بیان کنندهی احساس شمار بسیاری از جوانان هستند.
زیبا کلام می گوید: «نسلهای پس از انقلاب اسلامی دیگر به سیاست رهبری باوری ندارند. زمانی که حاکمان اینجا از رئیس حزب الله، شیخ حسن نصرالله سخن می گویند، جوانان می پرسند این کی هست اصلا؟ حکومت گران از حماس حرف می زنند، واکنش نسل جوان این است: حماس؟ حماس چیه دیگه؟ رهبری می گوید آمریکا دشمن کشور ماست. از آن سو پاسخ می آید، نه، ما مسئله رو اینجوری نمی بینیم.»
شکاف میان حکومتگران اسلامی و ملت ایران بسیار بزرگ است، این عقیدهی بسیاری از خود ایرانیان است. لیک پاسخ حکومتیان به این تفکر این است: حکومت پیرو احکام الله است و خادم ملت!
——
پ. ن. : پیوند به منبع