دو سال پیش نوشته ایم این ها را، حاکمیت غیر متمرکز (سورنتی غیر متمرکز!) یعنی تجزیهی رسمی یک کشور! تنها در زمانی می توان حاکمیت را خُرد کرد که دیگر کشور یکپارچه ای وجود نداشته باشد. اینها بدیهیات علم سیاست است، لیک باند مافیای فرح دیبا-اصلاح طلبان به قدری کنترل نیروهای متصف به پادشاهی را دارند که تازه بعد از دو سال هشدارهای پیوستهی ما به خود آمده و تکانی خورده اند. لیک با این همه باز نیز نامداران شان زه می زنند و دستینهی خود پس می گیرند. پرسش از رسانههای مدعی استقلال رأی این است: در این دو سال چه می کرده اید؟ یا فرق میان حکومت غیر متمرکز ( که آن هم البته مفهومی اهرمنی است) با حاکمیت غیر متمرکز را ( که عملاً و نظراً یعنی تجزیهی هر کشوری) نمی دانید، که در این صورت برای امر آزادی ایرانزمین بی فایده اید، یا می دانسته اید و به مصلحت نبوده است که چیزی گوئید، که در این صورت در امر خیانت شریک این پسرک و مادر مکرمه اش هستید. به هر روی، خواندن دیگر بارهی این هشدارنامهی دو ساله خالی از فایده نیست. این ها صرفا بخشی از هشدارهای بازیابی بوده اند.