بازيابی ايرانشهری

نکبتي به نام انقلاب مشروطه

به نام آناهيتا، مادر آب‌های ايران تشنه لب

انقلاب مشروطه نکبتی برنامه‌ریزی شده بود برای بیداری ایرانی و آریائی گرائی ای که امثال آخوندزاده و میرزا آقا کرمانی در تلاش اش بودند و مردانی چون هدایت و پورداوود و امیر مهدی بدیع نمایندگان بعدی اش به شمار رفتند. انقلاب خمینی، که روشنفکری و تجددخواهان ایرانی در تمامیت اش پای آن ایستادند، بسیاری تا همین امروز، ادامه‌ی منطقی انقلاب مشروطه و در نهایت پیروزی آن بود. نکته‌ی مهم و بسیار اساسی این است: تازه با انقلاب مشروطه است که ما برای نخستین بار در طول 1300 سال گذشته‌ی پیش از آن پادشاهی را با شرع یکی کردیم. ما که نه. منورالفکران و آخوندها با هم. تا پیش از آن، سلطان سلطنت می کرد و شرع نیز بود، لیک هیچ قانون مکتوبی وجود نداشت که حکومت را موظف به رعایت شرع کند. بین تیغ سلطان و فتوای معمم یک نوع جنگ و صلاح مصلحتی بود. از همین رو بود که بسیاری از سلاطین، وقتی زور شان می رسید، راه خود می رفتند و کلا نیز در فکر رعایت حرام و حلال آخوندها نبودند. همان محمود غزنوی که خود را سیف الاسلام می نامید همه کار می کرد، از شراب خواری تا زن بارگی. شرع و اسلام برای اش ابزار بود. نادر تا پای جمع کردن بساط اسلام هم رفت. انقلاب مشروطه برعکس کرد، پادشاهی را تبدیل کرد به زیرمجموعه ای از اسلام. یکی از شاخصه‌های هر انقلاب، قانون برامده از آن انقلاب است. روح هر انقلاب را می توان در قانون اش پیدا کرد، نه سد در سد، لیک به میزان بالا. نیم نگاهی به قانون انقلاب مشروطه بسنده است تا آن را یکی از فاجعه‌بارترین قوانین مکتوب تاریخ بشریت بدانیم. خیر، راهی را که آخوندزاده آغاز کرده بود روشنفکران مشروطه چی قطع اش کردند. در حقیقت انقلاب مشروطه، ضد انقلاب انقلاب فکری آخوندزاده و ایران گرایان پیرو او بود. امروز هم این جنبش آریائی ای که راه افتاده است، بازگشت به عصر پیش از انقلاب مشروطه است. اسلام را از انقلاب مشروطه بیرون بکشیم، فرو می شکند. کلیت انقلاب مشروطه یعنی مشروط کردن حکومت به شرع مبین اسلام. مشروعه چی‌ها می گفتند مشروط کردن ندارد، کل اش باید شرع باشد. مشروطه چی‌ها می گفتند خیر، ما شرع حکومتی نمی خواهیم، حکومت شرعی می خواهیم، پس باید حکومت را مشروط به شرع کنیم. لیک به هر روی گذشته است، با برچیده شدن جمهوری اسلامی دیسکورس حامل انقلاب مشروطه نیز برچیده می شود. شده است، فقط باید جنازه اش را تشییع کرد. داریم می کنیم.