بازيابی ايرانشهری

مانیفست آریایی قیام دی‌ماه

بازیابی ایرانشهری، نکات زیر را به عنوان خواست‌های حداقلی و اولیه‌ی جنبش فرزندان زرتشت و کوروش به آگاهی همگان، به ویژه نیروهای آریائی درون: الف) ارتش هماره جاودان ب) سپاه مقدس پاسداران ایرانزمین پ) و نیز وزارت اطلاعات می رساند.

ما به عنوان هسته‌ی فکری و سخت جنبش فرزندان زرتشت و کوروش و حماسه سازان 7 آبان، که هدف غائی اش تبدیل ایرانشهر به بهشت روی زمین است، بدین وسیله، و با تکیه به آن چه که در سه روز نخست و اهورائی قیام آریائی دیماه در شهر-شهر ایرانزمین بر زبان رانده شد، دو چیز را اعلام می کنیم: 1- بازگشت مفهومی به مدار تیسپون و آغاز دگرباره‌ی سیاست مبتنی بر صلح تمدنی و فرمانروائی نیکی (آگاتوکراسی ایرانشهری) 2- پایان عصر ناسیونالیسمِ تفرقه برانگیزِ نژادمحورِ تجزیه طلب و دمکراسیِ مشرق ستیزِ استعمارگرِ جهانخوار.

خواست‌های سیاسی (سیاست درونی):

  1. برپائی یک فرمانروائی سپاهی-مردمی نیکی‌گرا مبتنی بر فلسفه‌ی سیاسی ایرانشهری (حکمت خسروانی) که در سر آن یک انجمن هفت نفره‌ی سپاهی، دربرگیرنده‌ی سه اسپهبد سپاهی و سه اسپهبد ارتشی و یک عضو غایب که در آینده بر اساس دکترین فرّ کیانی (سهروردی: کیان خُرّه) برگزیده خواهد شد، کشور را طی یک دوره‌ی گذار هفت ساله‌ی قابل تمدید، با روشی استوار بر مفاهیم پایه ای الف) دکترین صلح پارسی ب) اقتدارگرائی رضاشاهی پ) حکمت، فرزانگی و روشنرائی مغانی اداره می کند.
  2. خلع کامل همه‌ی آخوندها از تمامی کارهای اجرائی و دولتی.
  3. تعطیلی بی میانجی تمامی حزب‌های سیاسی. حزب سیاسی، به عنوان یک پروژه‌ی تاریخی شکست خورده که جز الف) وابستگی به بیگانه ب) ایجاد آشوب و نفاق میان ایرانیان پ) و ناتوان سازی دولت و حاکمیت مردم چیزی در بر نداشته است، برای همیشه قدغن می گردد تا جای خود را به انجمن‌های مردم پایه‌ی کارگری، کشاورزی، دبیری، و دیگر نهادهای پیشه-بنیاد (سندیکاها) دهد.

خواست‌های سیاسی (سیاست بیرونی):

  1. اعلام پایان عصر انقلاب اسلامی و صدور اش.
  2. اعلام آغاز عصر صلح پارسی و همگرائی تمدنی.
  3. اعلام وضعیت جنگی تا الف) پایان یافتن تروریسم اسلامی ب) پایان یافتن کلیه‌ی تحریم‌های اقتصادی بین المللی علیه ایران مرکزی و دیگر کشورهای ایرانشهری، چه از سوی آمریکا و چه از سوی اتحادیه‌ی اروپا.
  4. رفع و ارتقاء خط مقاومت اسلامی به خط مقاومت ایرانشهریِ ملهم از دکترین صلح پارسی و همگرائی تمدنی، در: الف) سراسر حوزه‌ی تمدنی نوروز و ایرانشهر تاریخی ب) سراسر آفریقای تحت استعمار پ) سراسر قاره‌ی آمریکا، با تأکید ویژه بر آمریکای لاتین.
  5. قطع کامل هر گونه رابطه‌ی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با آمریکا تا الف) پایان هر گونه تحریم نسبت به ایران مرکزی و کلیه‌ی دیگر کشورهای حوزه‌ی تمدن ایرانشهری و پرداخت غرامت زیان‌های وارده از تحریم‌های اعمال شده ب) پوزش اخلاقی آمریکا از ایرانیان برای پشتیبانی آشکار و برنامه‌مند از خمینی، از کندی تا کارتر پ) پوزش اخلاقی آمریکا از ایرانیان برای کوشش مستمر در تجزیه‌ی ایران و حمایت از فرقه‌ی رضا پهلوی-فرح دیبا، و فرقه‌ی مسعود رجوی-مریم قجر.
  6. قطع کامل هر گونه رابطه‌ی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با دولت تروریستی عربستان سعودی برای همیشه.
  7. پشتیبانی همه سویه از تمامی مردمان آزادیخواه منطقه، به ویژه مردم دربند عربستان، بحرین، امارات متحده، و مردمِ از سوی آمریکا، اسرائیل و عربستان ستم دیده و تحریم شده‌ی سوریه، فلسطین، سودان، لیبی، یمن.
  8. برپائی پیوند ژرف راهبردی در چهار زمینه‌ی اقتصادی و سیاسی و نظامی و فرهنگی با هفت کشور پادشاهی اردن، پادشاهی مراکش، چین، مصر، روسیه، هند، پاکستان.
  9. برپائی پیوند ویژه با اتحادیه‌ی اروپا.
  10. برپائی پیوند استوار بر گفتگوی انتقادی و سازنده با پادشاهی انگلستان.
  11. قطع هر گونه رابطه‌ی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی با اسرائیل و مشروط نمودنِ به رسمیت شناختن حقوقی این کشور تا زمان فسخ جشن سالانه‌ی زرتشتی کُشان پوریم و پوزش رسمی از ایرانیان. در موضوع اورشلیم، ما اورشلیم شرقی را، تا زمانی که خود فلسطینیان از آن چشم پوشی نکرده اند، از آن فلسطینیان می دانیم.
  12. برپائی پیوند مبتنی بر احترام و همکاری دو جانبه با دیگر کشورهای جهان خارج از حوزه‌ی تمدن ایرانشهری که نامی از ایشان برده نشده است.

خواست‌های اقتصادی:

  1. خارج کردن همیشگی دلار از تمامی داد و ستدهای اقتصادی و بازرگانی و تعین ارزی نوین با نامی آریائی.
  2. قطع بودجه‌ی تمامی نهادهای آخوندی و حوزه‌های علمیه.
  3. برگزیدن سیاست اقتصادی-صنعتی-کشاورزیِ تولید-محور و قطع ورود تمامی کالاهای صنعتی و کشاورزی که در داخل کشور توان تولید بومی دارند.

خواست‌های نظامی:

  1. ساختن بمب اتمی ایرانشهری. ما هیچ یک از کشورهای صاحب بمب اتم را خطری وجودی برای خود تلقی نمی کنیم، مگر آمریکا و اسرائیل را. پس بمب اتمی ایرانشهری دارای یک چرابود و علت وجودی روشن و ملموس است: خطر هستی شناختی ای که از سوی اسرائیل و آمریکا هماره نسبت به ما وجود داشته و کسان به کرّات ایرانزمین را تهدید به نابودی فیزیکی کامل کرده اند و از بیان روشن آن نیز هراسی نداشته اند. با ترامپ این خطر به اوج خود رسیده است. ما از آن رو که بودن و نبودن ایرانزمین را با هیچ چیز و هیچ کس معامله نمی کنیم، ساختن بمب اتم ایرانشهری را حق مسلم تمدنی خود دانسته و آن را خواهیم ساخت. جز این، بمب اتمی ایرانشهری بمبی خواهد بود مطلقا، نه آفندی، که پدافندی، نه ملی، که تمدنی، و از این رو معطوف به دکترین صلح پارسی و همگرائی تمدنی که تمامی مردمان زینده در ایرانشهر تاریخی از آن بهره مند خواهند شد، فارغ از نژاد، زبان، و دین.
  2. گسترش توان موشکی تا بالاترین سطح ممکن.
  3. بومی کردن تمامی سطوح صنعت سپاهی و پدافندی.
  4. گسترش همه جانبه‌ی صنعت فضائی.

خواست‌های زیست بومی:

  1. حل کامل بحران‌های سه گانه‌ی آب، ریزگردها و مرگ جنگل‌ها طی یک برنامه‌ی ضربتی هفت ساله.
  2. هماهنگ کردن کلیه‌ی مبانی اقتصادی و صنعتی کشور با زیست بوم و ایجاد یک دکترین اقتصادی-صنعتی نوین مبتنی بر صلح پایدار میان انسان و طبیعت.
  3. تأسیس یک فرهنگستان زیست‌بوم جهت شناسائی، ثبت و نگهداری کلیه‌ی انواع گیاهی و جانوری و کانی‌ها در سراسر ایرانشهر.

خواست‌های فرهنگی-دینی:

  1. برچیدن حجاب اجباری و اعمال تبعیض مثبت نسبت به زنان ایرانزمین تا رفع تمامی ستم‌های حقوقی و فرهنگی هزار و چهار سد ساله.
  2. اعمال تبعیض مثبت نسبت به دین‌های آریائی از بهدینی تا مهرگرائی و مانوی‌گرائی و زروانی‌گرائی و مزدکی‌گرائی و بوداگرائی و دیگر دین‌های آریائی، جهت احداث آتشکده و نیایشگاه، تا بازیابی کامل یک پلورالیسم دینی آریائی و رفع تمامی ستم‌های حقوقی و فرهنگی هزار و چهار سد ساله.