بازيابی ايرانشهری

باری دیگر ایرانی‌ستیزی و توهین به نژاد آریائی در برنامه‌ی تابو و توهین به رضا شاه

به نام آناهیتا، مادر آب‌های ایران تشنه لب

صدای آمریکا شده است صدای مرگ بر ایران. ما دیو و دد زیاد دیده ایم، لیک تا به حال چنین دریدگی‌هایی را در قالب برنامه‌های رسمی یک رسانه‌ی دولتی شاهد نبوده ایم. بی بی سی از زمانی که بنیاد گذاشته شد و یک بهائی فراماسون را رئیس اش کردند تا ضد رضا شاه سم‌پاشی کند، تا همین امروز، جز ایران‌ستیزی و تلاش برای تکه پاره کردن کشور نورزیده است. رسانه‌های مشابه همچنین. لیک دخترکی را از طبقه‌ی هفتم دوزخ بیرون آورده اند و میکروفن به دست اش داده اند که لعبتی ست. یک بشکه زهر متحرک است که از برنامه به برنامه بر غلظت اش نیز افزوده می گردد.

از آن سو یک مسلمان بی سواد نادان را که گویا دیپلمات زمان شاه هم بوده است، – شاه و دیپلمات‌های اش نیز داستانی اند، بگذریم-، آورده اند گذاشته اند کنار یک مزدور هوچی‌گر و دوره دیده‌ی عربستان که نام ایران را نیز می شنود تن اش کهیر می زند. طرف یک کلام از دهان اش در نمی آید که سندیت تاریخی داشته باشد و دروغ و یاوه و مهمل نباشد. رضا شاه را نیز رضا قلدر فاشیست می نامد و خلیج فارس را هم فارسی نمی داند، و یک سری مزخرفات دیگر که فقط در دکان توده ای‌ها و مسلمان‌ها یافت می شود و در صدای آمریکا است که تریبونی اینچنینی می یابد.

Khezrheydari-BBC
فهیمه خضر حیدری در جمع ایادی بی‌بی‌سی

این در زمانی ست که جمهوری جهودی اسلامی از سر تا ذیل اش در ثنای عرب و عربان است. اصولاً ایرانی نیستند این‌ها. زبان دوم این مملکت را کرده اند زبان محمد و عمر. تمام اعیاد این مملکت غیر از نوروز که آن هم هر سال می کوشند لغو اش کنند متعلق به عربان است. تاریخ این مملکت را با فرار یک عرب از یک شهر به شهر دیگر اندازه می گیرند و نام اش را تاریخ هجری گذاشته اند. شاهان ایرانی را مستبد و کافر و بت پرست می نامند. از آن سو علمای دینی شان افتخار می کنند که ایرانی نیستند و عربند و از سلاله‌ی محمد. رئیس دو قوه‌ی مملکت جهودان عرب زبان عراقی اند. رهبر مملکت عرب است، و زبان مادری اش نیز ترکی. بام تا شام در گوش مردم اصوات عربی می خوانند. به زور مردم را به شریعت عربی وادار می کنند. به اسم اولیای عرب آدم می کشند. نامی از کوروش و داریوش نیز برده می شود به اخ و تف است. در چنین سرزمین اشغال شده ای به دست اعراب، آنوقت می آیند برنامه می گذارند در باب عرب ستیزی ایرانیان. جل الخالق. این میزان از دیو منشی هنر می خواهد. خیر، ایرانیان عرب ستیز نیستند، لیک اگر می بودند نیز، به اندازه‌ی قطره قطره‌ی دریاهای جهان حق داشتند. صادق هدایت نیز عرب ستیز نبود، آن چه می گفت مربوط به اعراب مسلمان تازشگر به ایرانشهر بود که کاملا درست است. خود آن‌ها خودشان را سوسمار خوار می نامیدند و وحشی، بروید تاریخ مسعودی را بخوانید.

و امروز، ایرانیان، تا چشم تان کور شود، فریاد می زنند “ما آریائی هستیم عرب نمی پرستیم”، آری، ایرانیان آریائی اند و اسلام ستیز اند و تا اسلام محمدی را از ایران بیرون نیندازند، دست بردار نخواهند بود. ما تک تک مساجد را خواهیم بست، در این شکی نکنید. اسلام در ایران قدغن خواهد بود، تا ابد. اسلام برای ما دین نیست که شامل آزادی شود، یک ایدولوژی فاشیستی و ضد آریائی و زن ستیزانه است که بر اساس تمامی شواهد و مدارک خود عرب‌ها، برای توبره کردن خاک ایران ساخته شده است و برای تجاوز به زنان ایرانی و به بردگی کشیدن مردان شان.

در کل، فرقی نمی کند چه کس در برابر ما و در جبهه‌ی اسلام بایستد، می خواهد فارس باشد، لر باشد، رشتی باشد، عرب باشد، آمریکائی باشد یا هر موجود و نژاد دیگری، کسی که در نبرد ما برای بیرون کردن اسلام از ایران طرف اسلام را بگیرد، دشمن است و چون دشمن با او رفتار خواهیم کرد. همین و نه بیش.