بازيابی ايرانشهری

آریائی ها و اسرائیل – آیا می توان از دید زرتشتی و شهریاری ایرانشهری، اسرائیل را به رسمیت شناخت؟

ایرانشهریان یکبار باید تکلیف خود را بطور اصولی با اسرائیل روشن کنند. سراسر حیات تاریخی جهودان مدیون ما زرتشتیان است، لیک مهری از کسان ندیده ایم که هیچ، وقتی به آلاف و الوفی رسیدند هر چه دست شان کشید علیه ایران زدند. سقوط شاه بدون حمایت اسرائیل و وابسته‌های فرهنگی و اقتصادی و رسانه ای اش ممکن نبود؛ شاه را عملا انداختند. امروز نیز گروه تجزیه طلبی نیست که دست اسرائیل زیر سر اش نباشد. پسرک (رضا پهلوی) نیز شرم را خورده حیا را سر کشیده درست پا گذاشته است جا پای همین گروه‌ها و می رود جایزه‌ی هولوکاست از دست کسی (شلدون ادلسون) می گیرد که می کوشد ایران را با بمب اتم منفجر کند.

در میان نیروهای آریائی هیچ جائی برای نزدیکی با اسرائیل و افراد و نهادهای وابسته به اسرائیل، از مناشه امیر و رادیوی مربوطه تا پسرک و دیگران وجود ندارد. یک جوانکی را هم انداخته اند جلو شعر می گوید و خاک بر سر مردم ایران می سراید. هر کس که به آخوند و اسلام پرید را که نباید خودی دانست. این ناشی گرها چه کار است آخر؟ آریائی‌ها نیاز به هیچ کس ندارند، کمتر از هر کس به کشوری که تمام قوای خود را در راه تکه تکه کردن ایرانزمین سرمایه گذاری کرده است.

لاجرم هر کس در کنار اسرائیل و افراد و نهادهای وابسته به اسرائیل ایستد از روزن زرتشتی خائن است و بس. کسی که کُستی می بندد از زیر بلیط آسمان سامیان بیرون می آید، خواه یهوه باشد، آدون یا الله. همه یکی اند.

موضوع پوریم نیز که پسرک هر سال تبریک می گوید نیازی به تاکیید بیشتر ندارد. ما گفته ایم، شش سال پیش، همه‌ی دشمنی‌هایی که با ما کرده اند ثبت می شود، جز این، خود این کشور را نیز تنها زمانی به رسمیت می شناسیم که پوریم را از تقویم و سالشمارشان حذف کنند. ما با کشوری که بزرگترین جشن اش هولوکاست زرتشتیان است نمی توانیم رابطه داشته باشیم.