بازيابی ايرانشهری

سندی دگرباره بر تجزیه طلبی پسرک (رضا پهلوی)، این بار از سوی هواداران خودش!

کار که دست یک سری انسان بی نام و نشان و بی سواد افتد این چنین می شود، می آیند زیر ابرو را بردارند، چشم را نیز کور می کنند. لیک هنگامی که چشم‌ها کور است، اصولا زیر ابرو برداشتن معنی ندارد، و این حکایت کار رضا پلهوی است و اصحاب تجزیه و فدرالیسم خونی.

کسی را فرستاده‌اند جلو برای پاسخ گوئی که حتا نام خود را معرفی نمی‌کند، حتا چهره‌ی خود را نشان نمی‌دهد، لیک به دیگران تهمت می‌زند که افسران اطلاعاتی جمهوری اسلامی‌اند. مردک حتا نمی‌داند که داریوش همایون مرده است، فرد مورد خطابش همایونی دیگر است و پسر عموی آن مرحوم!

بعد نیز با تکیه بر عمق بی سوادی سیاسی، که در مدرسه‌ی پهلویسم سوم آموخته است، بخشی از همان اسنادی را که سال‌هاست ما ارائه کرده‌ایم، و اینک چند ده نفر دیگر نیز در حرکتی دیرهنگام، لیک درست، چند تایی را گلچین کرده‌اند (اسناد خیانت پسرک و مادر مکرمه اش بس بیشتر از این سخن‌هاست و روی برگه‌ی موزه‌ی خیانت موجود است) به خورد شنونده می‌دهد، غافل از آن که وقتی کسی می‌گوید: “ملیت‌های ایرانی و اگر فدرالیسم می‌خواهند چرا که نه”، این یاوه‌ها در زبان دیپلماتیک که مدعی می‌شوند پسرک در آن قهار است، معنی‌ای جز این ندارد که: “آقایان، خانم‌های تجزیه‌طلب، اسرائیل عزیز، امارات گرامی، انجمن بیلدربرگ، فرماسون‌های محترم، به جد هفتم مادری‌ام من پای همه چیز هستم، حتا تکه تکه کردن ایران در یک سیستم فدرالی و قوم گرایانه، سیستمی که دراش در خراسان نیز مدرسه‌ی کردی احداث می‌کنیم، لیک بیاییم برای پیشبرد بهتر این کار، یعنی تجزیه‌ی ایران و بستن دهان میهن پرستان، موضوع را واگذار کنیم به مجلس مؤسسان، اگر نمایندگان مجلس مؤسسان، زیر نظر جامعه‌ی جهانی (بخوان اسرائیل و آمریکا)، گفت ایران باید فدرال شود، چرا که نه؟”

این موضوعات را هر مبتدی امر سیاست نیز درک می‌کند، این که تلویزیون‌های لس آنجلسی و اصحاب ذوب شده در نهضت تجزیه‌ی پهلویستی ایرانزمین تا به امروز دلیری نکرده و از این پسرک نپرسیده‌اند که این مزخرفات را در برابر دریافت چه مبالغی از خود می‌تراود، باز می گردد به عدم حساسیت کسان و نماد و نشانی است از بی‌لیاقتی‌شان در امر رسانه. رسانه‌ای که میهن پرست باشد و جدی، پوست چنین “شاهزاده”‌ای را غلفتی می کند و آویزان می‌کند جلوی آفتاب.

بعد هم می‌گوید اگر نسبت به خلیج عربی حساسیت نشان نداده است از زرنگی‌اش بوده است!!! البته خنده‌دارتر نیز می شود، می‌افزاید: “بچه‌های خودمان هم می گویند خلیج!” بچه‌های خودشان کیستند؟ شورای ملی-قومی-فدرالی‌شان؟ در این شکی نیست که می گویند خلیج، نیازی به تاکید این مردک بی سواد بی نام و نشان نیست. حیرت آور است این میزان از گنگی و گولی.

در نهایت، این پسرک را جنازه‌ای سیاسی بیش نباید دانست و باید به سراغ مادر مکرمه رفت که او، در اردوی خودی، فرد اصلی در پشت سقوط ایرانزمین است، از چهل و اندی سال پیش تا به امروز. فرح یک ارتش است، فرد نیست. این رسوایی نیز کار اوست و برنامه‌ریزی شده، و امروز با مرگ سیاسی پسرک به هدف اصلی‌اش که کشتن نام و نشان پهلوی است نزدیک‌تر از همیشه شده است؛ و البته بزرگترین آرزوی‌اش را به گور خواهد برد: تجزیه کردن ایرانزمین.

کانال تلگرام بازیابی ایرانشهری